یکی از واژههایی که پس از شنیدن آن قند در دلمان آب میشود، کارآفرینی است. این واژه همواره یادآور استعفا از کارمند بودن و پولدار شدن است. اینکه کسبوکاری مختص به خودمان داشته باشیم همیشه رویای شیرینی بوده که اجازه میدهد رویاپردازی کنیم و آرزوهای دیرینهمان را در آن جامه عمل بپوشانیم. اما اگر کمی جدیتر به این مسئله نگاه کنید مطمئنا کمی در ذوقتان خواهد خورد. چون اکثر کارآفرینان با شکست مواجه میشوند، خیلی از آنها تنها درجا میزنند و فقط تعداد اندک و انگشت شماری را میتوانید بیابید که به کارآفرینی موفق تبدیل شدهاند.
با این اوصاف اولین سوالی که ذهن افراد را در حوزه کارآفرینی به خود مشغول میکند این است که چگونه میتوان به یک کارآفرین موفق تبدیل شد. از همینرو در ادامه این مقاله درنظر داریم توضیحاتی در این راستا خدمت شما ارائه دهیم. با ما همراه باشید.
کارآفرینی چیست؟
ژوزف شومپیتر اولین شخصیست که اصلاح کارآفرینی را بکار برد؛ او میگوید: « کارآفرینی در تبدیل یک ایده به نوآوری است.» هر چند که تعریف های متعددی از این واژه توسط شومپیتر معرفی شده است. اما اگر بخواهیم آن را به صورت خیلی واضح و البته خلاصه و ساده شرح دهیم به صورت زیر است:
کارآفرینی یعنی تلاش برای ایجاد یک کسب و کار با هدف کسب سود بیشتر.
در اینجا منظور از تلاش؛ همان سرمایهگذاری، اختصاص دادن زمان بیشتر، یادگیری مداوم و قبول تمامی مسئولیتهاییست که به عهدهمان گذاشته میشود و همچنین ریسکهاست.
در این تعریف ساده و بیتعارف به طور کلی میتوان دریافت که تمامی بخشهای کارآفرین بودن به خودمان وابسته است.
هر چند که این تعریف اغلب باعث میشود میان استارتاپ و کارآفرینی شباهتهایی ایجاد شود که بسیاری آنها را یکی بدانند.
باید بگوییم؛ شاید استارتاپ ها نوعی کارآفرینی به حساب آیند اما شرایطشان بسیار خاص است. منظور از استارتاپ، کسبوکاری نوپاست که به تازگی شکل گرفته و سعی دارد تا ایدهای جدید و نو را ارائه دهد و با حل کردن یک مشکل به درآمدزایی برسد. امروزه اکثرا استارتاپ ها با کمک فناوری های جدید ایده خود را اجرایی می کنند. مسلما سوپرمارکت های آنلاین بسیار زیادی را دیدهاند که سعی در جایگزین شدن روش های خرید سنتی دارند. این مسئله نمونهای بارز از استارتاپها به شمار میآیند. این دسته از کسبوکارها برای موفقیت مسیر پر پیچ و خمی را طی می کنند و با گذر از ریسک ها و چالش های بسیار زیاد به موفقیت میرسند. اصلاً به همین دلیل است که به استارتاپ میگوییم استارتاپ! چون آنها نیاز به حمایتهای خاص دارند، نیاز دارند خیلی سریع پیشرفت کنند و معمولاً سرمایه کمی برای شروع دارند.
اگر نگاهی به آمار بیاندازید متوجه میشوید که اکثریت استارتاپ ها نیز همچون کارآفرینی با شکست مواجه میشوند اما درصد کمی از آنها با ایده های بکر و نو خود میتوانند سهمی از بازار را به خود اختصاص دهند. که البته مستلزم دانش و تخصص بالاست.
چطور میتوان در کارآفرینی به موفقیت برسید؟
با توجه به اینکه شکست در کارآفرینی امری بدیهیست؛ بسیاری از افراد برای اینکه از این شکست فرار کنند تحقیقات گستردهای انجام میدهند و به نکات زیادی توجه میکنند. باید بدانید ایدههایی موفقترند که این ویژگیها را داشته باشند؛
* رفع نیاز یا مشکل
معمولا هر محصولی که توسط کارآفرین به بازار ارائه میشود از دو حالت خارج نیست؛ یا میخواهد مشکلی را حل کند یا نیازی را برطرف سازد. به طور کلی کسبوکارها تلاش میکنند تا با ساخت یک محصول جدید، به معرفی محصول جدید بپردازد یا محصولی را برای جایگزین کردن معرفی کند. از جمله آنها میتوان به لوازم جانبی اشاره کرد یا افزونههایی که همه ما در پلاگین های وردپرس دیدهایم که هدفشان آسانتر و بهتر کردن عملکرد می باشد.
* مقیاس پذیر باشد
توصیه میشود هر کسب و کاری چه در حوزه کارآفرینی و چه در حوزه استارتاپ ها از مقیاس کوچک شروع کنند. هر چند که باید این مسئله را در نظر داشته باشید؛ آیا ایده شما قابلیت توسعه دادن را دارد؟ آیا با افزایش مشتریانتان محصول موردنظر میتواند نیاز آنها را تامین نماید؟
* دارای قیمت و سود مناسب باشد
شما به عنوان یک کارآفرین باید قیمت محصول را از دو جهت مورد بررسی قرار داده و تنظیم کنید؛
- قیمت نهایی برای مشتری قابل توجیه باشد. یعنی نه آنقدر بالا که مشتری توان پرداخت آن را نداشته باشد و نه آنقدر پایین که مشتری آن را بی ارزش بداند. قیمتی مناسب تعیین کنید که هم خودتان و هم مشتری ابراز رضایت کنید.
- قیمت را براساس سود خوبی که کسب و کار شما را سرپا نگه دارد و توسعه دهد تنظیم کنید.
* به راحتی کپی نشود
محال است ایدهای را ارائه دهید و پس از گذشت اندک زمانی؛ کپی نشود. البته امروزه قوانین سف و سختی برای صاحبان ایده درنظر گرفته شده اما بهرحال امکان کپی آنها وجود دارد. خصوصا در این بازار پر رقابت که هر لحظه در حال تغییر است.
به همین دلیل است که در این بازار پررقابت نباید به سراغ ایده هایی بروید که به راحتی کپی میشوند. منظور این است که حتی اگر میخواهید یک پیتزا فروشی راه اندازی کنید؛ پیتزا را با شکل و یک بسته بندی متفاوت و بهتر ارائه دهید، بسته بندی که در یاد مشتری بماند.
اگر نگاهی به داستان برند مک دونالد بزنید متوجه میشوید که بنیان گذار آن توانست به گونه ای این برند را ارتقا دهد که هیچکس توان کپی کردن آن را نداشته باشد. هر چند کپی هایی صورت گرفت اما توان رقابت با برند مک دونالد در هیچ کدام از آنها وجود نداشت. به عبارت ساده تر؛ ایده مک دونالد به راحتی قابل کپی نبود.
* توانایی اجرای آن را داشته باشید
بسیاری از ایدههایی که به ذهن خطور میکنند در نگاه اول بسیار عالیاند اما قدرت اجرایی آن در مجموعه وجود ندارد. اینکه شما بتوانید یک تاکسی اینترنتی را بسازید ایدهای عالیست اما وقتی برنامهنویسی بلد نیستید و حتی نمیدانید چگونه رانندگان را راضی نگه دارید چگونه میتوانید در آن موفق شوید؟
اسنپ به خوبی توانست این کار را پیاده سازی کند.
اگر شما هم ایده ای را در ذهن میپرورانید؛ در وهله اول به توانایی های خودتان نگاه کنید. شما باید به خوبی بیاموزید و یا شخصی را استخدام کنید که در آن کار متخصص است و توانایی پیاده سازی ایده شما را دارد.
کلام آخر
در این مقاله با کارآفرینی آشنا شدید. حال میدانید که کارآفرینی چیست و چگونه میتوان در آن به موفقیت رسید. شما باید به این مسئله آگاه باشید که کارآفرینی کاری بسیار سخت و دشوار است و برای رسیدن به هدف باید سختی ها و ناملایمات و البته چالش های بسیار زیادی را طی کنید. هیچوقت نباید انتظار داشته باشید که در طی مدت یک ماه یا سه ماه به سود عالی برسید و درآمد نجومی داشته باشید. چه بسا که در اوایل کار خود مجبور شوید پس اندازتان را به عنوان سرمایه خرج کنید. پس وقتی به کارآفرینی فکر می کنید تمامی جوانب آن را بسنجید. البته کارشناسان ما در الفبای تبلیغ میتوانند اطلاعات کامل و راهنمایی های دقیق تری در این حوزه در اختیار شما قرار دهند. تنها کافیست به بخش الو الفبای تبلیغ مراجعه کنید.
ثبت ديدگاه