اگر به نویسندگی و کپیرایتر شدن علاقمند هستید؛ باید بدانید که راه بسیار سخت و دشواری را پیش رو دارید. زیرا امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که علم و تکنولوژی در کسری از ثانیه دستخوش تغییرات زیادی شده و افراد برای سرگرمی و خواندن محتوای شما به یک محرک قوی و تیتری جذاب احتیاج دارند. شما باید آنقدر در کار نویسندگی و کپیرایتینگ خود مهارت داشته باشید و آنقدر نسبت به اصول نگارش و ایجاد انگیزه آگاهی داشته باشید تا افراد میل خواندن محتوای شما را داشته باشند. مطمئنا رسیدن به این درجه از اطمینان و مهارت نمیتواند یک شبه ایجاد شود. شما به تمرین و پشتکار زیاد و البته الگوبرداری از افراد موفق فعال در این حوزه دارد. در این مقاله در نظر داریم 8 اصل کپی رایتینگ مهم توصیه شده توسط این افراد را خدمت شما شرح دهیم. با ما همراه باشید.
توصیههای مشهورترین کپیرایترها در کپیرایتینگ
* محقق خوبی باشید
تمامی افرادی که به عنوان کپیرایتر و تبلیغنویس حرفهای مشغول به فعالیت هستند به این مسئله اعتقاد دارند که مهمترین و تاثیرگذارترین مرحله کپیرایتینگ شروع آن است. در واقع شما برای شروع باید به اصول تحقیقات و جستجوی اولیه در رابطه با محتوایی که قصد نوشتن آن را دارید؛ آشنا باشید. David Ogilvy که به عنوان پدر تبلیغنویسی شناخته شده است میگوید:
« تا جایی که امکان دارد مغزتان را از اطلاعات به درد بخور پر کنید.»
به عبارت سادهتر؛ شخصی میتواند در زمره بهترین کپیرایترهای جهان قرار گیرد که یک جستجوگر حرفهای و عالی باشد. جستجو و جمعآوری اطلاعات زمانی میتواند گرهگشا باشد که کارایی مناسب داشته باشد بهگونهای که حتی شما به عنوان یک نویسنده حس کنید مغزتان کاملا بلوک شده است و توانایی نوشتن حتی یک کلمه را هم ندارید.
اینجاست که جستجوهای اولیه مغز شما دوباره به راه میافتند. پس هرچقدر که اطلاعات بیشتری را در ذهنتان جمعآوری کنید، در زمان نوشتن راحتتر با آن اطلاعات بازی کرده و محتوایی گیراتر را نگارش میکنید.
* به نوشتههایتان جذابیت ببخشید
به عنوان یک کپیرایتر مطمئنا در زمان نوشتن محتوا به این مسئله فکر کردهاید که جملات بعدی خود را چگونه بنویسم تا بهترین باشد. اما نکته اینجاست برای موفقیت در کپیرایتینگ باید کمی چاشنی جذابیت به نوشتههای خود اضافه کنید. David Ogilvy بر این عقیده است که
شما همواره باید در نوشتههای خود واقعیتها را عنوان کنید اما واقعیتها را جذاب بگویید.
مطمئنا شما هیچگاه نمیتوانید افراد را مجبور به خرید محصولتان نمائید، مگر اینکه آنها را مشتاق و علاقمند به آن کنید. در این باید مخاطبانتان را دستهبندی کنید. برخی از مخاطبها، تنها با نگاهی کوتاه به کل محتوا جذب آن میشوند پس شما میتوانید از جذابیتهای بصری استفاده کنید. نکته دوم به چاشنی طنز و سرگرمی برمیگردد که وجود آنها در محتوا الزامیست. بخش بعدی درگیرکردن مخاطب است. هرچند که داستانگویی نیز میتواند در تولید محتوا و جذب مخاطب تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.
* برای برندتان شخصیتی خاص در نظر بگیرید
امروزه تمامی نویسندگان و تمامی برندهای تجاری سبکی منحصر به فرد را برای بیان اطلاعات و محتوای خود در نظر میگیرند. این کار کمک میکند تا اطرافیان از طریق این سبک آنها را بشناسند. ازهمینرو به عنوان شخصی که در راستای کپیرایتینگ فعالیت میکند هیچگاه نباید محتوایی کپی، به درد نخور و تکراری را در سطح وب منتشر نمائید. اغلب توصیه میشود لحن و سبکی که برای نگارش محتوا استفاده میکنید شاد، فانتزی و اندکی طنزگونه باشد تا کاربر در حین خواندن آن احساس خستگی نکند. هر چند که محتواهای خشک و رسمی هیچگاه مخاطبان را به سمت خود جذب نمیکند. شما باید به این مسئله توجه داشته باشید که لحن و سبک انتخابیتان علاقه خودتان، مخاطبان هدفتان و پرسونای آنها را در برگیرد.
* عنوانی خفن و خارقالعاده بنویسید
شاید مهمترین اصل تبلیغ نویسی نوشتن عنوانی باشد که بتواند خواننده را به خود جلب کند. طبق گزارشاتی که از رفتار مخاطبان منتشر شده میتوان درک کرد که افرادی تنها به خواندن عنوان مقالات بسنده میکنند 5 برابر بیشتر از سایر افرادیست که متن مقالات را میخوانند.
از همین رو اگر شما به عنوان یک کپیرایتر بتوانید عنوانی خارقالعاده و منحصر به فرد بنویسید چندین قدم جلوتر از سایرین هستید. که این مسئله شما را به نتیجه دلخواهتان یعنی تحت تاثیر قرار دادن مخاطب و افزایش آنها نزدیکتر میکند. برای اینکار شما باید ابتدا محتوای اصلی و بدنه آن را بنویسید بعد از میان آنها قویترین و مهمترینها را انتخاب کنید. سعی کنید از میان گزینههای انتخابی خود هوشمندانهترین وفریبندهترین عنوان را بنویسید. در نوشتن عنوان حتما یک مزیت را در میان آن جای دهید تا مخاطب یک تصویر زنده و ملموس را در ذهن خود نقاشی کند.
John Caples بر این عقیده است که عنوانهای موفق به 3 دسته اصلی تقسیمبندی میشوند.
دسته اول عنوانهایی هستند که دقیقا علاقمندیها و حسن منفعت شخصی مخاطب را تحریک میکند و به او میفهماند که با خواندن این مقاله چه چیزهایی نصیبش میشود.
دسته دوم به عنوانهایی تعلق میگیرد که مثل روزنامهها و سایتهای خبری به دنبال اعلام یک خبر داغ هستند.
دسته سوم اما به شدت تحریک برانگیز هستند و سعی بر این دارند تا کنجکاوی مخاطب را برانگیزند.
به همین دلیل اکثر فعالان این حوزه عقیده دارند که صرفا با تحریککنندههای کنجکاوی نمیتوانید در کپیرایتینگ موفق شوید. شما باید محتوایی که نشاندهنده نفع شخصی مخاطب است را با آن ترکیب کنید.
* مفاهیم باید ساده و قابل هضم باشد
همه کپیرایترها به این مسئله آگاهی دارند که هیچگاه پس از نوشتن محتوا قرار نیست جایزه نوبل ادبی را دریافت کنند و یا نوشتههایشان مختص دانشجویان دکترای رشته تخصصی نیست. درواقع محتوا قدرت خود را از سادهنویسی دریافت میکند نه از پیچیدگی. مطلب نوشته شده هرچقدر سادهتر باشد نشاندهنده این است که شما کپیرایتر و کپیرایتینگ حرفهایتری هستید. و این سادهسازی فقط به معنی استفاده از کلمات پرتکرار و عمومی و ساده نیست. بلکه شما باید مفهوم اصلی را تا جای ممکن ساده کنید. جوری که مخاطب با یک مرور پیام اصلی شما و محتوا را بگیرد. به عقیده Eugene Scwartz؛
در کپیرایتینگ شما باید فکر کنید که مخاطبتان هیچ اطلاعاتی از مطلبی که مینویسید ندارد. درواقع شما باید فردی با پایینترین سطح هوش، کاملا بیحوصله و خسته را درنظر بگیرید که با خواندن محتوای شما به سادهترین و مستقیمترین شکل ممکن مفهوم را دریافت میکند.
* همان چیزی که مخاطب میخواهد را به او بدهید
اگر رستورانی را به تازگی تاسیس کردهاید متوجه خواهید شد که مشتریان شما اکثرا زمانی به سراغ شما و رستورانتان میآیند که نیاز گرسنگی خود را برطرف سازند. شاید جالب باشد که بدانید این مسئله در رابطه با تولید محتوا و کپیرایتینگ نیز صدق میکند. به همین دلیل است که پایهایترین قوانین مرتبط با تولید محتوا، کپیرایتر شدن و حتی کپی رایتینگ شناخت نیاز مخاطب و تامین آن در سریعترین زمان ممکن است. درواقع اکثر مخاطبانی که در گوگل سرچ میکنند سعی دارند تا نیاز شدیدی را به سرعت برطرف کنند و یا جواب سوالشان را دقیقا در یک محتوا پیدا کنند. پس شما به عنوان یک کپیرایتر حرفهای مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که نیاز مخاطب هدفتان را شناسایی نمائید.
* محتوایی رنگآمیزی شده به مخاطب بدهید
یکی از نکاتی که در حین کپی رایتینگ باید به آن توجه کنید؛ رنگآمیزی محتواست. منظور از رنگآمیزی آن نیست که هر خط را با رنگی متفاوت بنویسید و یا نمونههای اغراقآمیز تهیه کنید. در ابتدا باید این مسئله را برای خود روشن کنید که تا زمانی که مخاطب تبلیغ را نبیند حتی اگر شما بهترین محتوا را در آن جای داده باشید باز هم آن را نمی خواند. شما برای به دام انداختن چشمی مخاطب باید رنگ و لعاب بیشتری به محتوا بدهید. برای اینکار میتوانید از یک فونت مناسب و بزرگ استفاده کنید. حتی خطها باید کوتاه و پاراگرافها کوتاهتر باشد. از دیگر راههایی که میتواند به شما در این راه کمک کند عبارتند از؛ لیست کردن محتوا با شماره یا بولتها، استفاده از نقل قولها، افزایش تعداد زیرعنوانها به اندازه معقول و…
کلام آخر
به عنوان کپیرایتر و شخصی که در زمینه کپیرایتینگ مشغول به فعالیت است، مطمئنا به این مسئله آگاهی دارید که نکات بسیار زیاد دیگری وجود دارد که میتواند در این راستا به شما کمک کند تا به هدفتان دست پیدا کنید. این مسئله به هیچ عنوان شوخی بردار نیست و برای ورود به دنیای حرفهایها در وهله اول باید آمادگی لازم را بدست آورید. در این راستای الفبای تبلیغ به شما کمک میکند تا با آگاهی کامل در این راه به موفقیت برسید
ثبت ديدگاه